سنگ نگاره های یک روستایی پست مدرن

برای ماندن زاده شده ام اما رفتنی ام

سنگ نگاره های یک روستایی پست مدرن

برای ماندن زاده شده ام اما رفتنی ام

عشق ... فیلمی از میشاییل هانکه


جایی خوانده بودم که در مصر باستان برای کشتن افراد از روش های مرسومی مثل اعدام یا سر زدن با شمشیر و مانند این استفاده نمیکرده اند.مجرم را روی زمینی صاف که در ان بذر نوعی نی که نوک تیزی دارد میخوابانده اند و هر روز به مجرم آب و غذا در حدی که نمیرد میداده اند و منتظر رشد نی ها می شدند.با گذشت هر روز مقداری از این نی در بدن شخص وارد میشده تا جایی که از سمت دیگر بدنش بیرون بیایید!مرگ تدریجی!


فیلم "عشق" ساخته ی میشاییل هانکه کارگردان اتریشی را امروز دیدم. در پایان فیلم احساس همین مجرمان مصرباستان را داشتم.آنچنان آرام شما را در بر میگیرد که متوجه تسخیر شدنتان نمیشوید.اگرچه که بسیاری بعد از دیدن فیلم به همین وجهه ی آن انتقاد میکنند که بر خلاف نام فیلم کند و بدون هیجان است اما احساس شخصی من به دور از هرگونه بحث فنی در مورد فیلم این است که اتفاقا نقطه ی قوت فیلم همین آرامش سراسری ان است.استفاده نکردن تعمیدانه ی کارگردان از موسیقی متن نشان دهنده همین مدعاست.با این اوصاف نگاه متمایز به مساله ی عشق و خوانش جدیدی از تقابل مرگ و عشق برای هر ببیننده ی اهل تامل میتواند سرشار از مفهوم باشد.اینکه گستره ی عشق مرزهایی آنقدر نا محدود دارد که میتواند مرگ را در خود هضم کند و تمام تصویر های فانتزی ذهن ما را از عشق پاک کند و تازگی قابل لمسی را به ما هدیه بدهد ، شاید کمترین اثر این فیلم در بیننده ی ان باشد.

ممنون آقای هانکه به خاطر فیلم خوبتان و ممنون حامد عزیز به خاطر پیشنهاد فوق العاده ات.

نظرات 1 + ارسال نظر
رسول قنبری شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 10:47 ب.ظ

باید ببینمش حتما :-)

وقتی که دیدیش نظرتو حتما به من بگو

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد