سنگ نگاره های یک روستایی پست مدرن

برای ماندن زاده شده ام اما رفتنی ام

سنگ نگاره های یک روستایی پست مدرن

برای ماندن زاده شده ام اما رفتنی ام

افطاری


چند برگ پونه ی نم دار که از کنار جوی آب چیده ام ٬ چند تکه نان قطعه قطعه شده ی سنگک ٬ پنیر کالبر ٬یک جعبه بامیه  ٬ رطب مضافتی و  یک قوری چای دودی در زیر نور ماه شب سیزدهم می شود افطاری من و خانواده ام وقتی زیر درختهای بادام نشسته ایم.

نظرات 6 + ارسال نظر
یه دوست قدیمی یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:28 ب.ظ

بـــــــــــــــــــه بــــــــــــــــــــه ودیگر هیچ

جناب تابلو خان

بلهههه
تشخیص ندادید نوع تابلویی بنده چی بوده؟
فلکس ؟ بنر؟ یا از این تابلو روان ها؟

وحید دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ب.ظ http://pichayam.blogsky.com

حسین گفتی و زدی اتش به جانم . پارسال بود که از این حرکات می زدیم . یادته ؟
۵ شنبه پایه بودی بریم . بچه ها را جمع می کنیم و میریم .

اره یادمه
انشالا بیای دوباره بریم
ایندفعه میگم کرت های بالای زمین رو باز کنن که از بغل مون آب رد بشه!
دوست داری؟

م.ازاد چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:41 ب.ظ

سلام علیکم....
هیییی...ایشالا که بهتون خوش بگذره...
ما که وسط اس ام اس هامونم خوابمون میبره
چه برسه به افطاری...

یوسف شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:45 ب.ظ http://dele-sade-man.blogfa.com/

خوش بحالتون به خدا
حسین جان دعا کن لطفا

صفیه یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:09 ب.ظ


وای چقد دلم خواست ...

مهندس هویج شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:04 ب.ظ

راستی من بازم ازین آهنگایی که شجریان خونده رو میخوام.یه آدرس خوب بده برم گوش بدم.الان یه ساعته فقط همون ترانه ای که گذاشتی واسه دانلود رو دارم گوش میدم خب

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد