سنگ نگاره های یک روستایی پست مدرن

برای ماندن زاده شده ام اما رفتنی ام

سنگ نگاره های یک روستایی پست مدرن

برای ماندن زاده شده ام اما رفتنی ام

خبر آمد خبری در راه است

 

خواب دیدم با یه نفر خداحافظی کردم٬منو بوسید٬من گریه کردم و بدون اینکه ببوسمش رفتم.رفتم تا اینکه صبح وقتی از خواب بیدار شدم یه قاصدک روی شونه ی سمت راستم پیدا کردم!

اصلا توی خونه ی ما قاصدک چه کار میکنه؟! 

نظرات 4 + ارسال نظر
م.ازاد سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ب.ظ

قاصدک خبر آوره...
میگرفتیش بغل گوشت تا بگه از طرفه کیه و چه خبری آورده...یادش بخیر...شاید هنوز هم بشه شنید حرفاشونو...

از شب دقیقا بغل گوشم بوده.شاید خوابمو قاصدکه تعریف میکرده!

یوسف چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ب.ظ http://dele-sade-man.blogfa.com

ایشالا خیره!

خیره اقا
خیره

مَهدی سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:50 ق.ظ http://c-morgh.blogfa.com

گفتم که دلم هست به پیش تو گرو

دل بازده ، آغاز مکن قصه ی نو

افشاند هزار دل ز هر حلقه ی زلف

گفتا که دلت بجوی و بردار و برو

صفیه دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ق.ظ


تو کی اینقد به روز کردی من نفهمیدم

پَ من کجآ بودم ؟!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد